فانوس

یک خانه مجازی دیگــــر به پیشنهاد هادی جان

پیام های کوتاه
  • ۱۰ بهمن ۹۱ , ۱۸:۱۸
    امشب
بایگانی

سوخته عشق خدا

فانوس راه | پنجشنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۱، ۰۹:۳۱ ق.ظ

«شب بود که به همراه چند نفر از دوستان دور هم نشسته بودیم. دعای توسل شهید تورجی در حال پخش بود. هر کسی در حال خودش بود. صدای در آمد. بلند شدم و در را باز کردم. در نهایت تعجب دیدم استاد گرامی ما حضرت آیت‌الله جوادی آملی پشت در است، با خوشحالی گفتم: بفرمایید! ایشان هم در نهایت ادب قبول کردند و وارد شدند. البته قبلاً هم به حجره‌ها و طلبه‌هایشان سر می‌زدند.

سریع ضبط را خاموش کردیم. استاد در گوشه‌ای از اتاق نشستند. بعد گفتند: اگر مشکلی نیست ضبط را روشن کنید!

صدای سوزناک و نوای ملکوتی او در حال پخش بود. استاد پرسیدند: اسم ایشان چیست؟!

گفتم: محمدرضا تورجی‌زاده. استاد پس از کمی مکث فرمودند: ایشان در عشق خدا سوخته است.

گفتم: ایشان شهید شده، فرمانده گردان یا زهرا (س) هم بوده. استاد ادامه داد: ایشان قبل از شهادت سوخته بوده.»

(یا زهرا صص 194 و 193).

  • فانوس راه

نظرات  (۳)

  • | خانم ِ ز. عین |
  • ...


    خوشا به حال آنان که در عشق الهی مجذوب می شوند...

     

  • اللهم عجل لولیک الفرج
  • هر جمعه به جاده آبی نگاه می کنم
    و در انتظار قاصدکی می نشینم که قرار است خبر گامهای تو را برای من بیاورد،
    گامهای استوار و دستهای سبزت را.
    اگر بیایی، چشمهایم را سنگفرش راهت خواهم کرد.
    تو می آیی و در هر قدم، شاخه ای از عاطفه خواهی کاشت
    و قاصدکی را آزاد خواهی کرد.
    تو می آیی و روی هر درخت پر شکوه لانه ای از امید
    برای کبوتران غریب خواهی ساخت.
    صدای تو، بغض فضا را می شکافد

    اللهم عجل لولیک الفرج

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی